براى مترجم قرآن به فارسى و هر زبان ديگر، علاوه بر لزوم احراز شرايط معنوى و اخلاقى - كه بيش از بيست مورد آن را در مقاله «رؤياى ترجمه بى غلط قرآن» مندرج در نشريه قرآنى «بينات» آوردهايم - احاطه بر چندين و چند دانش و فن نيز، ضرورى است.
از آنجا كه همه چيز را همگان دانند و از آنجا كه جمع آمدن اينهمه دانش و فن در حد عالى و متعالى در يك فرد واحد بعيد استيا اگر هم ممكن باشد، در سطح و مرتبه عالى و متعالى نخواهد بود، لذا اين انديشه به ذهن خطور مىكند كه آيا مىتوان به ترجمه دستجمعى قرآن كريم پرداخت؟ به گواهى تاريخ در طول بيش از دو هزار سالى كه از نزول كتاب مقدس (عهدين تورات و اناجيل و كتابهاى وابسته به آنها) مىگذرد، چندين و چند اقدام عظيم و دوران ساز براى ترجمه دستجمعى كتاب مقدس صورت گرفته است. د رتاريخ فرهنگ خودمان هم، دست كم از يك اقدام بزرگ دستجمعى براى ترجمه قرآن (كه در تفسير طبرى مندرج است) خبر داريم.
در مقدمه كوتاه و پربارى كه در آغاز ترجمه تفسير طبرى آمده است و سندى است كه يكهزارو هفتاد سال از عمر آن مىگذرد (345 ه. ق) چنين آمده است: «...اين كتاب نبشته به زبان تازى و اسنادهاى دراز بود، و بياورند سوى...منصوربن نوح...پس دشخوار آمد بر وى خواندن اين كتاب...پس بفرمود تا علماى ماوراءالنهر را گرد كردند از شهر بخارا چون فقيه ابوبكربن احمدبن حامد...پس بفرمود اين جماعت علما را تا ايشان از ميان خويش هر كدام فاضلتر و عالمتر اختيار كنند تا اين كتاب را [به فارسى ] ترجمه كنند. پس ترجمه كردند...و اين را بيست مجلد ساختند...».
پس از هزار سال نمونه ديگرى از ترجمه دستجمعى قرآن كريم به فارسى داريم كه دستجمعى بودن آن به اين صراحت نيست و آن ترجمه قرآن به قلم مرحوم زينالعابدين رهنماست. ايشان ترجمه مقدماتى خود را پيش از آنكه در تيراژ وسيع منتشر كند با نامهاى اخوانى براى يكصد و پنجاه تن از روحانيان و اسلام شناسان جهان اسلام (خود ايشان به علماى ساكن نجف، كربلا، پاكستان، افغانستان و كشورهاى عربى تصريح دارند) مىفرستند و از اغلب آنان نقد و نظر دريافت مىكنند. اين، ترجمه شادروان رهنما را تا اندازهاى دستجمعى مىكند ولى از آن بيشتر، همكارى دانشمندان قرآن پژوهى چون آيتالله ميرزا خليل كمرهاى، آيتالله ابوالحسن شعرانى، حكمت آل آقا (مترجم قرآن) و محمد رحيم معمارپور است:«...كه در چاپ دوم كمكهاى بسيار صميمانه در تجديد نظر ترجمهها و داستانها و تصحيح آن به عمل آوردهاند.» همچنين از دو تن از قرآن پژوهان جوان نيز به اين تعبير ياد شده است: «از دوست ارجمند خود آقاى دكتر محمد استعلامى كه از آغاز آن تا سوره بيستم با من همكارى صميمانه و دانشمندانه داشتهاند، و به ويژه از آقاى على اصغر حلبى براى همكاريهاى صميمانه شان بسيار سپاس مىگزارم، و توفيق ايشان را از خداوند خواهانم.»
اما در جهان پژوهشها و ترجمههاى مربوط به كتاب مقدس گفتنى است كه يكى از كهنترين و بلكه محققا نخستين ترجمه عهد عتيق (شامل تورات) از عبرى به يونانى، همان است كه به «ترجمه هفتادى» يا «سبعينى» (Septuagint) معروف است. «داستان منشا آن اين است كه بطلميوس دوم فيلادلفوس پادشاه مصر (285- 246) قبل از ميلادى از كاهن بزرگ، اورشليم، خواست كه هفتاد نفر (يا 72، يعنى شش تن از هر يك از قبايل دوازده گانه يهودى) را براى ترجمه كتاب شريعتيهود به زبان يونانى به اسكندريه بفرستد. كار ترجمه با سرعت و دقتى معجزهآسا صورت گرفت...».
اصل اقدام به ترجمه هفتادى در آن ايام صحت تاريخى دارد ولى در جزئيات آن، از جمله نام كاهن بزرگ اورشليم و بطلميوس و جزئيات ديگر، اختلاف نظر وجود دارد. ترجمه تورات يا اسفار خمسه در قرن سوم و ترجمه بقيه اسفار و كتب عهد عتيق، در قرن دوم قبل از ميلاد صورت گرفته است. طبق گزارشى افسانه وار هر يك از مترجمان هفتاد و دوگانه در يك حجره تك و تنها به ترجمه نشسته و پس از اتمام كار ديدهاند معجزهاى رخ داده است و همه ترجمهها مانند هم و يكسان است. اما حقيقت اين است كه اين ترجمه، يكدست نيست و اصولا دعوت از هفتاد (و دو) تن دانشمند كتاب مقدس پژوه براى كار دستجمعى بوده است و نيز راى زنى و مشورت مداوم و بعد از اتمام كار. مىتوان به درستى تصور كرد كه ترجمه رانيز دستجمعى ويرايش كردهاند.
جهان اهل كتاب يعنى جهان يهودى و مسيحى عهد باستان و قرون وسطى علاوه بر اين اهتمام بزرگ تاريخى، بارها نيز در طى اعصار و قرون، درست تا قرن بيستم، اقدام به ترجمه دستجمعى كتاب مقدس - چه عهد قديم، و چه عهد جديد - كرده است. يكى از نقاط عطف مهم در ترجمه كتاب مقدس به انگليسى، ترجمه معيارين معروف به روايتيا متن «كينگ جيمز» است كه در سال 1611 ميلادى به وسيله گروهى از اهل كليسا و صاحبنظران به سرپرستى «ل. آندروز» به زبان انگليسى بسيار شيوايى (كه از پس در جنب آثار شكسپير از نمونههاى برجسته نثر و ادبيات انگليسى به شمار مىآيد) تدوين كردهاند. فرمان شاه جيمز براى 54 نفر از علماى طراز اول آن روزگار انگلستان (و جهان مسيحيت) صادر شده است ولى عملا 47 نفر با تشكيل شش گروه كارى، از عهده اين ماموريت علمى بر آمدهاند. معروف است كه بسيارى از عبارات اين ترجمه، برگرفته از عبارات ترجمه انگليسى تيندل از كتاب مقدس است (كه در سال 1525 - 1526 م. چاپ شده بود).
بيش از دو قرن بعد، لزوم تجديد نظر در ترجمه متن مجاز يا معيارين «كينگ جيمز» احساس شد و پژوهندگان صاحبنظر در كتاب مقدس و فن ترجمه در انگلستان و آمريكا، همكارى مشتركى را آغاز كردند. اين متن ويراسته در سال 1881 ميلادى پس از يازده سال تلاش مداوم جمعى (نامعلوم) از نمايندگان فرقههاى متعدد مسيحى غير از كاتوليكها، انجام شد و ابتدا در انگلستان و سپس به فاصله سه روز در آمريكا منتشر شد. ترجمه ويراسته عهد جديدى كه بر مبناى متن اصلى يونانى انجام گرفته بود، سى هزار اصلاح نسبتبه متن معيارين و مجاز «كينگ جيمز» داشت.
در سال 1952 باز پس از سالها تلاش دستجمعى آمريكاييان، و شركت 32 دانشمند از بيست دانشگاه و حوزه علميه، «ترجمه معيارين تجديد نظر شده» يعنى روايت آمريكايى ترجمه انگليسى كتاب مقدس، منتشر شد.
اگر پيشنهاد ترجمه دستجمعى قرآن كه در اينجا مطرح مىگردد، از سوى سازمانهاى ذى صلاح پذيرفته شود، ترجمه كامل اين مقاله محققانه يكصد صفحهاى، لازم مىنمايد.
در اين طرح اجمالى با توجه به دست كم بيست نوع دانش و فن كه بايد مترجم قرآن داشته باشد، پيشنهاد بنده اين است كه 22 گروه سه تا پنج نفرى با تخصصهاى زير تشكيل شود:
1- گروه سرپرست، يا مديران طرح، متشكل از برجستهترين قرآن پژوهان و قرآن شناسان ايران.
2- گروه مشاوران، صاحبنظر در علوم و معارف اسلامى و قرآن شناس و ترجيحا مترجم قرآن براى مشاوره همه جانبه، چه با گروه سرپرست و مديران اجرايى و چه با يكايك گروههاى تخصصى.
3- گروه علوم و فنون قرآنى، متشكل از تعدادى متخصص كه هر يك در يكى از علوم قرآنى متخصص و صاحب نظر باشد. فىالمثل كسى متخصص در تاريخ قرآن، ديگرى در جغرافياى قرآن، ديگرى در قصص قرآن، ديگرى در فقه قرآن، به همين ترتيب متخصصانى در اسباب نزول، ناسخ و منسوخ، تجويد، علم قرائت و اختلاف قراآت و... .
4- گروه تاريخ صدر اول اسلام، و تاريخ عرب قبل از اسلام و عصر جاهلى و عصر و احوال نزول وحى، و سيره نبوى.
5- گروه صرف و نحو و اشتقاق.
6- گروه لغت و متخصص در مفردات قرآن و غريب القرآن.
7- گروه متخصص در كتابشناسى قرآن به طور خاص، و نيز در مرجعشناسى و كتابدارى.
8- گروه متخصص در حديث، اعم از درايةالحديث، زيرا چه بسيار موارد هست كه «سنت»، شارح و روشنگر «كتاب» واقع مىشود.
9- گروه متخصص در زبان و ادبيات عرب و علوم بلاغى، و نيز شعر و ادب عصر جاهليت.
10- گروه متخصص در زبان و ادبيات فارسى به طور عام و متخصص در تاريخ و گونهشناسى ترجمههاى فارسى قرآن به طور خاص.
11- گروه متخصص در ترجمه به طور كلى، و ترجمه از زبان عربى به طور خاص، با يك يا دو عضو زبان شناس.
12- گروه متخصص در فقه مذاهب پنج گانه اسلامى.
13- گروه متخصص در اصول فقه مذاهب مختلف اسلامى.
14- گروه متخصص در علم كلام و عقايد و فرقههاى اسلامى.
15- گروه متخصص در تفسير قرآن به طور عام، و در تفسير قرآن به قرآن به طور خاص.
16- گروه متخصص در كتاب مقدس، براى پيگيرى مضامين و معانى مشترك در قرآن كريم و ساير كتابهاى آسمانى; چنانكه فىالمثل، بسيارى از نكتهها و جزئيات قصص قرآنى با مراجعه به همان قصه يا مشابه آن در كتاب مقدس روشن مىشود. براى نمونه، مساله نام برده شده از رسولالله (ص) در كتاب مقدس يا همان مثال و تمثيل «جمل» و سوراخ سوزن كه راقم اين سطور - در بحث از ترجمه قرآن مرحوم پاينده - در مؤخره خود بر ترجمهاش از قرآن كريم آورده است، و براى هميشه معناى كلمه جمل را در آن تمثيل قرآنى كه در اناجيل اربعه دست كم سه مشابه دارد، روشن مىكند (جمل به معناى شتر است، نه طناب كشتى).
17- گروه ويراستاران و مقابله گران ترجمه با نص مقدس قرآن كريم كه احتمال افتادگى حتى يك «واو» در ترجمه نيز منتفى شود.
18- گروه ويراستاران و مقابله گران ترجمه نهايى با چند ترجمه منتخب فارسى.
19- گروه متخصصان در زبانهاى ديگر (از جمله انگليسى، فرانسه، آلمانى و روسى) براى مقابله ترجمه نهايى با پنج - شش فقره از بهترين ترجمههاى ديگر قرآن كريم به زبانهاى مهم ديگر.
20- گروه پنجاه نفرى از خوانندگان پيشتاز، كه در سطوح مختلف سواد و اطلاعات قرآنى و قرآن پژوهى هستند براى اظهار نظر و ارزيابى آزادانه، پيش از انتشار ترجمه.
21- گروه تهيه و تدوين «جامعالتراجم»، يعنى يك متن مفصل از ده الى پانزده ترجمه ممتاز و شيواى فارسى كه به نظر اهل فن، بهترين و درستترين و دقيقترين ترجمهها در طول تاريخ هزار و صد ساله ترجمه قرآن كريم به فارسى باشد; براى يكدست كردن اين ترجمهها، آيه به آيه. بدين صورت كه، در بالاى هر صفحه بزرگ يك آيه نوشته شود، سپس ده تا پانزده ترجمه آيه به آيه و جمله به جمله به دنبال هم طبق تاريخ (با نظم سنوى) درج گردد.
اين كار فقط براى تسهيل مراجعه و صرفه جويى در وقت است. در حال حاضر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى چنين كارى (جامعالتراجم) را در دست دارد كه اگر درست و دقيق باشد، همان كافى و مىتواند در اينجا مورد استفاده قرار گيرد، و دوباره كارى نشود.
22- گروه آماده ساز ترجمه نهايى براى توليد (حروفچينى و چاپ) متشكل از كاردانان فنى و نسخه پردازان و متخصصان رسمالخط و بعضى امور ويرايش و توليد كتاب. در اينجا لازم استشمهاى نيز به همين شيوه اجمالى و موجز درباره نحوه گردش كار و ساير مسائل مربوط به ترجمه دستجمعى قرآن به عرض برسانم:
يك فرد از گروه مديران (گروه اول) از اين طرح اجمالى يك طرح تفصيلى مىسازد و به يكى از نهادهاى ذى ربط وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، يا سازمان اوقاف - كه خوشبختانه سازمان مهمى نيز به نام «مركز ترجمههاى قرآن مجيد» دارد - عرضه مىدارد. پس از تصويب و موافقت اصولى، گروه اول را تكميل نموده و گروه دوم يعنى مشاورين را انتخاب مىكنند. سپس عرض و طول كار سنجيده مىشود و نهاد يا سازمانى به نام «طرح ترجمه دستجمعى قرآن مجيد» تاسيس مىگردد. سپس دو گروه اول و دوم (مديران و مشاوران) متن اساس را انتخاب مىكنند كه مناسبتر از همه، ترجمه نوبت اول مندرج در تفسير كشفالاسرار ميبدى است. و آن را در دويست نسخه براى همه گروهها تكثير مىكنند (آن را با شيوهاى خاص با فاصله بين سطور به اندازه سه سانتيمتر بازنويسى يا تايپ مىكنند). سپس گروه 21 يعنى مسؤولان تهيه و تدوين «جامعالتراجم» را كه مجموعهاى از ده تا پانزده ترجمه قديم و جديد فارسى است، فعال مىكنند.
سپس برنامه تفصيلى گردش كار را مىريزند. روشن است كه بعضى از گروهها در عرض هم يعنى همزمان و به هم كار مىكنند، و بعضى از گروهها بايد در طول هم كار كنند، يعنى ترتيب و توالى را رعايت كنند. ولى بايد مدير اصلى طرح يا سر ويراستار، برنامههاى كارى هر گروه را به نحوى طرح ريزى كند كه حتىالمقدور كارها در عرض هم و همزمان انجام بگيرد، تا كمال صرفه جويى در وقتحاصل شود. به نظر مىرسد اگر مشكلات مالى و ادارى در كار نباشد، اين طرح، طى پنجساله به پايان برسد.
طبق برنامه ريزى و ارشاد و هدايت گام به گام و ساعتبه ساعت مدير اصلى طرح، يكايك گروهها حاصل نظر و تحقيقاتشان را به صورت اصلاح كلمه به كلمه، سطر به سطر، آيه به آيه، صفحه به صفحه و سوره به سوره ترجمه منتخب (ترجمه ميبدى) در مىآورند. براى مثال، ترجمه سوره فاتحه براى بازنگرى ابتدا نزد گروه صرف و نحو مىرود سپس (يا همزمان) نزد گروه زبان و ادبيات عرب و علوم بلاغى مىرود تا هر كدام از ديدگاه خود ترجمه آن سوره و يكايك كلمات آن را وارسى كنند و هر اشكالى را در زير هر كلمه يا جمله ذكر كنند. گروه متخصص در علم قرائت و اختلاف قرائت هم نقد و نظرش را فىالمثل در باب قرائتهاى مشهور كلمه «مالك يومالدين» [ملك يوم/ مليك يومالدين/ ملك يومالدين، مالك يومالدين و غيره ] ياد مىكند و ترجمه اين سوره با ترجمههاى «جامعالتراجم» سنجيده مىشود و مقابله كنندگان اگر به كلمه تعبير يا عبارت بهترى برخورند با ذكر ماخذ، آن را در جاى مناسب هر كلمه يا تعبير ثبت مىكنند. گروه تاريخ صدر اول اسلام يا گروه كلام هم فىالمثل بررسى مىكنند كه «مغضوب عليهم» چه كسانى هستند، كه به فهم و در نتيجه ترجمه بهتر آيه مدد مىرساند.
در نهايت، هر سوره كه كامل شود يا هر پنجاه صفحهاى كه از ترجمه حاضر شود و به مسير نهايى در گردونه كارها برسد، نزد گروه شماره 20 مىرود كه خوانندگان پيشتاز و پيشخوان هستند. از آنجا هم كه گذشتبه گروه توليد مىرود (گروه شماره 22).
مىتوان گروه 23 را هم پيشبينى كرد كه گروه فنى چاپ است; و مىتوان اين گروه را تشكيل نداد، زيرا متن آماده سازى شده ترجمه نهايى را مىتوان براى حروفچينى و چاپ و صحافى به يك مؤسسه جداگانه واگذار كرد يعنى سفارش داد.
خوب استبراى متن مقدس قرآنى كه براى چاپ با اين ترجمه نهايى انتخاب مىگردد، به اين دليل كه مصحفهاى قديمى رسمالخط و علامات سجاوندى را غالبا درست رعايت نمىكنند، بهتر استيك خطاط هنرمند، مصحف جديدى براى اين منظور بنويسد تا نمونهاى از هنر ارجمند ايرانى باشد و كار تحرير و كتابت را از همان اول و آغاز طرح شروع كند كه زمان از دست نرود. اين ترجمه و متن خوشنوشته قرآن كريم، در يك كلام «مصحف رسمى جمهورى اسلامى ايران» خواهد شد و طبعا با كيفيت عالى، هم به صورت ساده و هديه ارزان، و هم به صورت نفيس در قطعهاى مختلف چاپ خواهد شد و همه محققان براى استناد و استشهاد به ترجمه آيات، به آن رجوع و از آن نقل خواهند كرد و در آثار خود، به آن ارجاع خواهند داد. به قول اقبال لاهورى:
مذهب زنده دلان خواب پريشانى نيست از همين خاك جهان دگرى ساختن است
طرح ترجمه دستجمعى قرآن مجيد
پدیدآوربهاءالدین خرمشاهی
نشریهحوزه و دانشگاه
شماره نشریه5
تاریخ انتشار1388/11/21
2810 بازدید
طرح ترجمه دستجمعى قرآن مجيد
بهاءالدين خرمشاهى